بقعه شاهزاده قاسم و شاهزاده محمد- بن بید
مردم روستا، به این بقعه اعتقاد داشته و روزهای پنج شنبه و جمعه به زیارتش می روند. علاوه بر این در ایام محرم وصفر ونیز رمضان مراسم عزاداری در جوارش برگزار می کنند و طبق رسمی دیرینه، اهالی در روز عید سعید فطر در این بقعه اجتماع کرده ضمن خواندن روضه و قربانی کردن به ادای نذر می پردازند.
بقعه دو اتاق دارد، از سنگ و گچ که متصل به هم هستند و دارای اندازه های به ابعاد 3.25 در 3.50 و 3.30 در 7 متر که به وسیله دری به هم راه دارند؛ اتاق بزرگتر، مدفن شاهزاده قاسم است؛ در این اتاق، چوبی و به عرض یک متر است و روبه شمال باز می شود؛ میان اتاق، صورت قبریست که رویش چیزی ۸۰ سانتی متری، شبیه ته مانده ستونی از جنس سیمان قرار دارد اتاق دیگر محل دفن شاهزاده محمد - برادر کوچک شاهزاده قاسم - است، این اتاق نیز دری قرینه اتاق شاهزاده قاسم دارد ورو به شرق باز می شود.
په قبر شاهزاده محمد دارای ضریحی است آهنی، به ارتفاع 1.30 سانتی متر ورویش مانند قبر شاهزاده قاسم، چیزی شبیه ته ستون و از جنس سیمان دیده می شود. از بیرون و در ضلع غربی این اتاق، قبر دیگری است که گفته می شود متعلق به «بی بی جان» یا «بی بی معصومه» خواهر آنها است. دیوارهای هر دو اتاق از داخل و خارج با گچ اندود شده و کفشان مفروش به گلیم و موکت است. سقفشان از چوبی معروف به چندل درست شده و تاکنون در چند نوبت، مرمت و بازسازی شده که آخرین آن متعلق به سال 1365 خورشیدی است.
بنا به نقل مطلعان و کهنسالان روستا، قبور این شاهزادگان بیش از سیصد سال پیش آشکار شده است؛ و حکایت آن چنین است: قبل از آشکار شدن قبر، در محل فعلی بقعه درختی روی تپه ای بوده، چند بار از کنار این درخت نوری به هوا بر می خیزد؛ اما کسی راز آن را نمیداند؛ تا اینکه شبی خلیفه عبدالله بن حسن بن عبده عرب - از مؤمنین روستا به شاهزادگان را در خواب می بیند؛ به او می گویند: نور مربوط به قبرهای ماست. صبح خلیفه عبدالله و بستگانش در پیرامون آن درخت، شروع به خاک برداری می کنند تا به یک چهار دیواری می رسند که میانش سه قبر سنگ نوشته دار و تذکرهای روی پوست آهو پیدا می شود. بعد از آشکار شدن قبور، خلیفه عبدالله با کمک دیگران، رویشان اتاقی سنگ و گلی بنا می کند.
در نسب آن ها اختلاف است، به قولی از نوادگان امام حسن (علیه السلام) و به قولی دیگر از اعقاب امام کاظم (علیه السلام). سند سخن گروه اخیر، تذکره ایست که در حادثه آتش سوزی منزل خلیفه عبدالله از بین رفته است؛ اینها می گویند: این امامزادگان از بیرم لارستان فارس برای ارشاد و هدایت مردم این خطه - بیشتر در آن ها پیرو آئین زرتشتی بودند - می آیند و سرانجام در همین جایی که اکنون مد و فن آن هاست به خاک سپرده می شوند.
به نظر نگارنده، این قول به حقیقت نزدیک است؛ چرا که طبق تذکرة سلطان عفیف الدین موسی معروف به شاه زندو، مدفون در بیرم لارستان، در قرن چهارم هجری قمری، نیروهای اسلام که در رأسشان شاه زندو قرار داشت از بیرم برای تبلیغ به منطقه دشتی آمده و ضمن جنگ های بسیار سرانجام آنها را به دین اسلام هدایت نموده اند.
مردم روستا، به این بقعه اعتقاد داشته و روزهای پنج شنبه و جمعه به زیارتش می روند. علاوه بر این در ایام محرم وصفر ونیز رمضان مراسم عزاداری در جوارش برگزار می کنند و طبق رسمی دیرینه، اهالی در روز عید سعید فطر در این بقعه اجتماع کرده ضمن خواندن روضه و قربانی کردن به ادای نذر می پردازند.
این زیارتگاه، فاقد هرگونه امکانات رفاهی است. خادمش خانم جیران صیادی نوه خلیفه عبدالله است و پیش از وی هم مادرش مرحومه صفیه بنت خلیفه عبدالله خادم بقعه بوده است.
منابع:
1. محمد باقر وثوقی، پیرم دارالاولیای لارستان، ص ۴۱.
۲. گفتگو با کدخدا احمد صیادی، مطلع و معمر، بن بید، مورخ ۱۳۸۷/1/8
٣. گفتگو با حسین صیادی، مطلع و معمر، بن بید، مورخ ۱۳۸۸/1/8
۴. مشاهدات نگارنده، مورخ ۱۳۸۷/1/8
منبع: زیارتگاههای استان بوشهر، دفتر دوم، غلامحسین هادی نژاد دشتی، انتشارات وثوق، چاپ اول، قم، 1388ش، صص 105-103
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}